|
|
|
|
«آه سرد» یا یک انتقام یخزده!
سه شنبه، 28 مرداد 1404
ساعت:
13:15
«آه سرد»، کارگردانی هوشمندانهای دارد و از فضای یخزده و جادهای که متروکه به نظر میرسد به شکل درخشانی بهره گرفته است.
برترینها: «آه سرد»، کارگردانی هوشمندانهای دارد و از فضای یخزده و جادهای که متروکه به نظر میرسد به شکل درخشانی بهره گرفته است.
image_2025-08-19_11-15-58
هنگامی که سراغ ژانرها و زیر شاخههای آن میرویم، فیلمهای جاده ای به عنوان یکی از جذابترین زیر شاخهها توجه ما را به خود جلب میکند؛ ژانری که از یک سو هویتی مستقل دارد و از سوی دیگر به خوبی با سایر ژانرها ترکیب میشود و در عین حال دست فیلمنامهنویس را برای استفاده از کهن الگوی سفر قهرمان باز گذاشته و قوام بیشتری به قصه میدهد. «آه سرد» ساخته ناهید صدیق که به تازگی در فیلمنت اکران آنلاین شده است جزو همین دسته از آثار است که خودخواسته از المانهای تجاری کاملا فاصله گرفته و جهان مورد علاقه خود را میسازد؛ جهانی سرد و یخزده با محوریت دو شخصیت اصلی و اندک شخصیتهای فرعی که در جادهای بیانتها پیش میروند.
آه سرد در سینما آنلاین فیلم نت
در سکانس نخست فیلم با جوانی به نام بها و عمویش آشنا میشویم که درباره بهرام و آزاد شدنش پس از بیست سال حبس حرف میزنند. شروع کنجکاویبرانگیزی که توجه تماشاگر را به خود جلب کرده و با خود همراه میکند. صدیق که خود فیلمنامه «آه سرد» را نوشته، در ۱۰ دقیقه نخست روی تم انتقام مانور داده و از آن به عنوان تم اصلی کار بهره میگیرد؛ یکی از تمهای کلیدی در فیلمنامهنویسی که برخی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیز از آن سود جستهاند. با رفتن بها مقابل زندان و مواجه شدن او با سربازی که از او سیگار و کبریت میخواهد، گفتگوی کوتاهی شکل میگیرد که اندکی تصویر بهزاد به عنوان قاتل را روشن میکند. با همراه شدن این دو نفر در دل جادهای برفی و یخ بسته، فیلم کاملا به یک فیلم جادهای تمام عیار تبدیل میشود که خود فضا یکی از شخصیتهای آن است.
در این مقصد نامعلوم، کمترین دیالوگ بین این دو ردوبدل شده و عمده تمرکز فیلمساز روی زبان بدن بازیگران قرار دارد. موتیف فیلمنامه هم مساله بنزین اندک اتومبیل قدیمی بها است که تاکید زیادی روی آن صورت گرفته و البته به یک علامت سوال هم در ذهن تماشاگران فیلم تبدیل میشود. سکانس روبرو شدن آنها با مرد جوانی که میخواهد چند لیتر بنزین را به بهایی گزاف به آنها بفروشد، سکانسی کلیدی است که سرانجام بها را از فکر و خیال بیرون کشیده و به کنش وامیدارد. همچنین برای بهرام که بیست سال پیش همسرش را به بهانه ناموس کشته، شناسنامه مینیمال مناسبی تدارک دیده شده و تماشاگر کاملا درهم شکستگی و له شدگیاش را حس میکند. رفتار او با اندک شخصیتهای فیلم، رفتار دوستانه و نرم خویانهای است که در تضاد کامل با خشم در آستانه فوران بها قرار دارد. برای مثال میتوان به گپ زدن کوتاه او با مامور جوان راهداری اشاره کرد که قوام بیشتری به بهرام بخشیده است.
نکته مهمی که در فیلمنامه «آه سرد» به چشم می خورد و میتوان آن را یکی از برگ برندههای فیلم به حساب آورد، پرهیز از پنهانکاری و رو بازی کردن است. تماشاگر میداند که بهرام دست به قتلی ناموسی زده و حال باید به آسیب دیدهترین فرد این ماجرا یعنی بها پاسخ بدهد. تلاش بهرام برای زنده ماندن نیز از جنس دست و پا زدن انسان برای فرار از مرگ نیست بلکه دلیل انسانیتری دارد که به بها برمیگردد. برخورد این دو نفر با دو جوان که کافه کوچکی در جادهای متروک راه انداختهاند، قصه را وارد تازهای کرده و نقطه عطف دوم را رقم میزند؛ آدم های تنها و تک افتادهای که میتوانند روی دیگر سکه بها و بهرام باشند. تنش حاکم بر این بخش، شوکی به فیلم داده و آن را مهیای ورود به پرده پایانی میکند؛ جایی که قهرمان داستان باید دست به انتخاب زده و از تردید دست بردارد.
«آه سرد»، کارگردانی هوشمندانهای دارد و از فضای یخزده و جادهای که متروکه به نظر میرسد به شکل درخشانی بهره گرفته است. قاب بندیها هم در همین راستا بوده و صدیق در مقام کارگردان، از کارت پستالی شدن سکانسها پرهیز کرده است. همچنین فیلم در عین حال با وجود کندی ریتم که از دل فیلمنامه بیرون آمده است، خستهکننده و کسالتبار نیست.
در فیلمهایی از این جنس با شخصیتهای محدود، انتخاب بازیگر اهمیت فوقالعادهای دارد. ایمان صدیق و علی باقری به خوبی با نقشهای خود عجین شده و در بافت قصه حل شدهاند به ویژه باقری که انگ نقشهایی از این دست است و لهشدگی بهرام را تمام و کمال به تصویر کشیده است.
«آه سرد» از آن دسته فیلمهایی است که برای تماشاگر با صبر و حوصله ساخته شده و اکران آنلاین فرصت خوبی برای ارتباط آن با تماشاگر علاقمند این جنس از سینما به حساب میآید.
|
|
|
|
|
|
|
|
 |
|
 |